خوابم می‌آد.

من نمی‌‌دونم دارم چکار می‌کنم، نمی‌دونم باید چکار کنم و حتی نمی‌دونم چکار باید می‌کردم، نمی‌دونم؛ هیچی نمی‌دونم، فقط خوابم می‌آد. خیلی هم خوابم می‌آد. چند روزه خیلی کم خوابیدم. دوره‌ی جدیدی از زندگی داره شروع می‌شه و من حیران‌تر از قبل فقط خوابم می‌آد. نمی‌دونم چی می‌گن، نمی‌دونم چی می‌گن، نمی‌دونم چی باید بنویسم، فقط خوابم می‌آد. کاش می‌شد مدت‌ها می‌خوابیدم و زمان نگذشته بود، یا شدم کلی گذشته بود. نمی‌دونم. باید برم بخوابم. نه؟

  • پنجشنبه ۲۳ فروردين ۰۳
... ...

می خواهم بخوابم،بیدار.

مرسی که می‌دونی!
بهار ‌‌

این یه قصه برای خوابیدنه، بخواب. یکی بود یکی نبود‌..

همه‌ش یه قصه‌ست، نه؟ راست می‌گی، پس می‌خوابم. 
e t

بخواب سبزبیشه. بخواب (: 

چشم. سبزبیشه در خواب است. :) 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan